مدح و ولادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
زینت دست حسن؛ دُرِّ کرامت شده است خوبیاش نزد همه مایۀ عادت شده است دَری ازسمت خدا وا شد و با بارشِ نور وقت نازل شـدن آیۀ رحـمـت شده است بـا نـشـان دادن گـهـوارۀ بـارانِ بهـشـت در دل آیــنـه و آب قـیـامـت شـده اسـت آنقدر مشک فشان است که از بوی خوشش نفسِ باد صبا غـرقِ طـروات شده است بس که گل بوسه به لبهای پدر داده؛ حسن غنچۀ سرخ لبش غرقِ حلاوت شده است سفره داری که به لبخـندِ مـلیحـش نمکِ سفرۀ فاطمه در مـاه ضیافـت شده است بـوده از سـیـطـرۀ لـطـف کـریـمِ ثـقـلیـن حاتم طایی اگر صاحب شهرت شده است کشتی دین خـدا از ثــمـرِ صـلـح حـسـن سمتِ سرمنزل مقصود هدایت شده است هم زبانزد به کرامت شد و هم غربت او بر دل سوختگان موجب حسرت شده است خـواستم تا بـسـرایـم غزلی در خـور او دیدم از سمت خودش شعر عنایت شده است شک ندارم که همه در صف محشرگویند هر که دلدادۀ او بوده شفاعت شده است |